مملکتی که کلاهش را ببرند عظمتش را هم می برند

بنام خدا

" مملکتی که کلاهش را ببرند عظمتش را هم می برند "

" آقایان علما اگر شما میل ندارید سخنان ناشایست بشنوید از تقلید و عقاید کهنه دست بردارید ، زمان درازی است که ما نمی خواهیم حرف های شما را بشنویم ،چرا نمی خواهید که ما این نعمت ها و مخلوقات زیبا را تماشا کنیم ، ما به شما احترام می گذاریم به شرطی که عقاید مذهبی خود را در این باب دنبال نکنید و الا ما تظاهرات بیشتری خواهیم داشت ، شما ما ایرانی های بیچاره را راحت نمی گذارید و مخلوقات زیبایی که برای ما آفریده شده زیر چادر پنهان می کنید . "

این سخنان حکیمانه و زیبا از یک عالم عامل به دستورات شیطان و مجاهد فی سبل ابلیس بود که زمان رضاخان طرف دار قانون کشف حجاب بوده ؛ حقیقتا این جملات حکیمانه ما را در اوج گریه از خیانت رضاخان قلدر بابت کشف حجاب بودیم به خنده در آورد.

 واقعا چرا آقایان علما نمیگذارند ما ایرانی های بیچاره راحت به مخلوقات زیبایی که خدا آفریده نگاه کنیم؟! چرا آنها را زیر چادر پنهان می کنند ؟!

قبل از اینکه جواب این عالم فاسد را بدهیم استدلال رضاخان قلدر و دولت وابسته و نوکر حلقه به گوش غرب بابت کشف حجاب را بگوییم :

در اوایل خرداد 1314 اولین پیام رضا خان بطور قانونی خطاب به هیئت دولت اینگونه ابلاغ شد :

 " زنها باید کشف حجاب را آغاز نموده و ما نیز باید برای این کار اقدام کنیم و به جهت اینکه این عمل برای عامه مردم قابل اجرا نیست ، شما اعضای هیئت دولت باید این اقدام را از خانواده خود شروع کرده و هفته ای یک شب با حضور همسرانتان در کلوپ ایران تجمع کنید . "

و از طرف دیگر به وزیر فرهنگ دستور داد تا از ورود زنان و دختران محجبه به مدارس خودداری کنند و وزیر وقت هم در جواب گفت :

" امر مبارک را اطاعت می کنم ؛ این رسم (حجاب ) نه تنها بر خلاف تمدن است بلکه بر خلاف طبیعت است ، زیرا که در دنیا هیچ جنس ماده ای از نر خود را پنهان نمی کند ، بعلاوه یکی از دلایل عقب افتادن ما از غافله تمدن همین بود که نیمی از بدن ملت ما به کلی فلج مانده است . "

بنابراین ملاحظه کردید که استدلال ظاهری و شیطانی سردمداران سیاسی آن وقت این بود که حجاب اولا مخالف تمدن است ، ثانیا مخالف طبیعت است و ثالثا حجاب سبب عدم حضور زنان جامعه در عرصه کار می شود .

در واقع می خواهند بگویند ما دلمان به حال زنان جامعه سوخته است ، میخواهیم برای پیشرفت زنان و بخصوص جامعه ایرانی این قانون را اجرا کنیم تا از عقب ماندگی خارج شده و پا به پای اروپایی ها در تمدن و پیشرفت قدم برداریم .

اما واقع قضیه این نبوده است ، بلکه حقیقت این بوده که استعمار جهانی ، اسلام را مانع سلطه گری خود در ایران و جهان می دانست و برای برداشتن این مانع بزرگ از سر راه خود ، ترویج فرهنگ غربی را بهترین راه کار دانست و برای ترویج این فرهنگ ، زنان را هدف قرار داد زیرا با خراب شدن و بی بند و باری زنان است که خیلی از مفاسد در جامعه بوجود می­آید ، خانواده از هم پاچیده می شود ، فرزندان صالح تربیت نمی شوند و در نهایت جامعه اسیر فرهنگ غلط غربی خواهد شد و این همان محبوب واقعی استعمارگران بین المللی است .

حالا آیا بعد از آن بی احترامی ها و جلادی هایی که انجام دادند برای کشف حجاب به گونه ای که مامورین شهربانی و نظامیان آن وقت با ضرب و  شتم ، چادر را از سر زنان محجبه در خیابان می کشیدند ، جامعه ایرانی متمدن شد ؟! آیا پیشرفت کرد ؟!

آیا از لحاظ پیشرفت علمی و فرهنگی پا به پای اروپا قدم برداشت ؟ یا اینکه ملت ایران تحقیر شد ؟ اسیر و ذلیل بیگانگان شد ؟

 یا اینکه فقط و فقط زنان بی حجاب به تقلید از زنان اروپایی میتینگ تشکیل می دادند و به دنبال مدل های غربی خود را آراسته ، لباس های مبتذل پوشیده و در مهمانی ها با مردان به عیاشی وقت می گذراندند ؟

آیا اسم این عیاشی ها تمدن است ؟

آیا منظور از حضور فعال زنان در جامعه این است که ابزار خوش گذرانی مردان هوس ران قرار بگیرند ؟

آیا این است معنای دل سوزاندن برای زن ؟ یا بزرگترین خیانت به مقام والای زن است ؟

آیا پیشرفت علمی و فرهنگی ملت ایران به این بود که بدست رضاخان قلدر، امان اله خان افعان برای ترویج بی بند و باری به سبزوار بیاید؟ که آمدن او هم مصادف بود با شب اول ماه محرم و در این هنگام باغ ملی شهر را آراستند ، بساط پذیرایی را ازجمله مشروبات الکلی و زنان رقاص را آماده کردند که عالم مبارز و مجاهد محمد تقی بهلول میگوید : " بنده شخصا از ساعت 4 بعد از ظهر به باغ ملی رفته و منظره را نگریسته و آهسته میگریستم . دیده شدن من در آن موقع (مجلس) خیلی عجیب بود و هر کس مرا می دید با تعجب علت آمدنم را میپرسید که من در جواب سوال آنها گفتم که من به تماشا نیامدم . متاسفم که چرا در شب اول ماه محرم ، شهر ما همچون شهر شام زینت داده شده و دشمنان دین در این باغ کارهای ضد خدایی انجام می دهند. "

بنا براین با اسناد معتبری که در تاریخ ایران وجود دارد ، ثابت می شود که غرض اصلی از کشف حجاب و متحد الشکل کردن لباس مردم ، پیشرفت ایران در عرصه فرهنگ و تمدن نبوده است ؛ بلکه از بین بردن اسلام و ارزش های دینی بوده تا استعمار بین المللی بتواند به راحتی استعمار گری کند .

امام خمینی (ره ) می فرمایند : " آنان که تمدن و تعالی مملکت را به لخت شدن زنها در خیابان ها می دانند ، به گفته بی خردانه خودشان با کشف حجاب نصف مملکت کارگر شد ، اما حاضر نیستند که مملکت را بصورت معقولانه و در زیر قانون خدا و عقل اداره کنند ، آنهایی که اینقدر قوه تمییز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست ترقی کشور می دانند ، با آنها حرفی نداریم ... آنروز که کلاه پهلوی بر سر آنها میگذاتشند چه میگفتند ؟ میگفتند مملکت بیاید شعار ملی داشته باشد ، چند روز بعد کلاه لگنی گذاشتند سر آنها ، یکدفعه حرف عوض شد و گفتند ما با اجانب مراوده داریم و باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم ، مملکتی که با کلاه برای خود عظمت درست می کند هر روزی که کلاهش را ببرند ، عظمتش را هم می برند . "

رحمت و مغفرت خدا به آن علمای مجاهد و مبارزی مثل مرحوم شیخ محمد تقی بافقی و مرحوم بهلول که با تمام وجود با این قانون ضد اسلامی و انسانی مبارزه کرده و نگذاشتند استعمار به آن هدف غایی که می خواست برسد ، که حضرت امام (ره) در بحث مرحوم بافقی فرمودند : " هر کس که میخواهد در این عصر مومنی را زیارت کند که شیاطین ، تسلیم او و به دست او ایمان می آورند ، مسافرتی به شهر ری نموده و بعد از زیارت حضرت عبد العظیم ؛ عالم مجاهد بافقی را ببیند . "

اما جواب آن مرد فاسق که گفت : چرا علما نمی گذارند که ما مخلوقات زیبایی را که خدا آفریده نگاه کنیم ؟

اولا این اشکال آنقدر خنده دار و سخیف است که انسان حیفش می آید وقت بگذارد برای جواب دادن، بلکه فقط باید خندید ، ثانیا حالا اگر بخواهیم جواب مختصری بدهیم ، این است که همان خدایی که این زیبای ها را آفریده است امر کرده است که به هر زیبایی نگاه نشود و به زنان دستور داده است خود را بپوشانند تا از افراد هوسران در امان باشند و جلوی هزاران فساد در جامعه گرفته شده و انسان و جامعه انسانی به کمال خود برسد ، در سوره احزاب آیه 59 فرمود : 

" یا ایها انبی قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ان یعرفن و فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما "