انعطاف یا انحراف
نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه عرصه های سیاسی، یک کار مطلوب ومورد قبولی است ،لکن این مانور هنرمندانه نباستی به معنای عبور از خط قرمز،برگشت از راهبردهای اساسی،یا بی توجهی به آرمانها باشد؛اینها راباید رعایت کرد. البته هر دولتی ،هرشخصی،هر شخصیتی،روشهائی دارند،ابتکاراتی دارند،این ابتکارات را انجام خواهند داد وکار پیش خواهد رفت.
من کاملاً خوش بین هستم و معتقدم مشکلاتی که وجود دارد ، اعم ازمشکلات اقتصادی،یا مشکلات سیاسی،یا مشکلات امنیتی و اهمّ از همه آنها مشکلات فرهنگی که عمیق تر و مهم تراز مشکلات اقتصادی است –اگرچه ممکن است فوریت بعضی از کارهای اقتصادی بیشترباشد-همه ی این مشکلات قابل حل و راه قابل پیمودن است. از خداوند متعال می خواهم که کمک کند.
این مطالب بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در سال 92 بود.
بنابراین طبق فرمایشات رهبری نرمش قهرمانانه و انعطاف در برابردشمن یک چیز است که لازم وضروری هم می باشد و انحراف هم چیز دیگری است که به شدت باید از آن پرهیز کرد.
انحراف زمانی اتفاق می افتد که ما ازمسیراصلی خود خارج شده و ازخطوط قرمز ترسیم شده عبور کنیم، که اگر خدائی ناکرده ما در تعاملات جهانی خود خواسته یا نا خواسته ازمسیر با ارزش خود منحرف بشویم نه تنها به منافع ملی خود به هیچ عنوان دست پیدا نخواهیم کرد بلکه تمام پیشرفت هائی را هم که با زحمت های طاقت فرسا به دست آورده ایم باید دو دستی تقدیم دشمن کنیم.
درقضیه مذاکراتی که انجام شد دقیقاً همین نکته هائض اهمیت است که انعطاف آری اما انحراف خیر، که البته قبول داشتن این نکته بسیار مهم و حیاتی،در عمل باید خود را نشان دهد و گرنه در زبان که هیچ کس نمی گوید من از مسیر درست منحرف شده ام چراکه اگر بگوید قطعاً منفور عموم مردم خواهد شد.
رهبری نظام بخصوصِ مذاکرات هسته ای با شش کشور جهان خطوط قرمزی را مشخص کردند و بارها آن خطوط را به سمع و نظر مردم و مسئولین رساندند و در بررسی برجام که این روزها در حال انجام است باید با دقت تمام ملاحظه کرد که آیا آن خطوط قرمز به طور کامل رعایت شده است یا خیر؟!
مثلاً یکی ازخط قرمزهائی که بارها و بارها رهبری آن را صریحاً بیان کرده اند این بوده است که مذاکرات صرفاً در مسائل هسته ای است ولاغیر....
خب حالا اگر ما مسائلی را در برجام به هر دلیلی مشاهده کردیم که غیر ازمسئله ی هسته ای است مثلاً به مسائلی پیرامون موشکی و ارسال سلاح پرداخته شده باشد،قطعاً عبور از خط قرمز محسوب می شود و مورد قبول ملت و مجلس و نظام نخواهد بود.
اگر چنین چیزی مشاهده شد بدون هیچ گونه ملاحظه ای سریعاً باید این قسمت از برجام مردود اعلام شود نه اینکه حالا بحث و گفتگو بشود که در قطعنامه 1929 درباره ی موضوع موشکی وارسال سلاح چه مسائل خطرناکی مطرح شده است !! و چه ممنوعیت های تسلیحاتی علیه ملت ایران وضع شده است و ما توانسته ایم در این برجام آن ممنوعیت ها را تبدیل کنیم به محدویت و........
مگرقرار بود که مذاکرت پیرامون مسائل موشکی و تسلیحاتی باشد که گفته می شود ما آن ممنوعیت ها را تبدیل کرده ایم به محدودیت؟؟!!!
مگر مذاکرات صرفاً در مسائل هسته ای نبود؟! پس دیگر این بحث ها برای چیست؟
محدودیت 5 ساله ارسال سلاح و بحث هائی پیرامون موشک بالستیک چه ربطی به مسائل هسته ای دارد؟؟!!
واگر این قسمت از برجام خدائی ناکرده به تصویب برسد برای ایران الزام آورخواهد بود ودر صورت انجام ندادن نقض تعهد محسوب می شود وتبعات خطرناک خودش را به همراه خواهد داشت و دیگر حرف های شعاری مثل اینکه ما به هر کشوری که بخواهیم سلاح می فروشیم و از هر کشوری هم بخواهیم سلاح می خریم و از هیچ کس هم اجازه نخواهیم گرفت، پوچ و بی ارزش خواهد بود و حتی دیگراین حرف ها مصرف داخلی هم نخواهد داشت چه به برسد به این که در عرصه بین الملل اهمیتی داشته باشد.
این مطلب یکی از خطوط قرمز نظام بود و خطوط قرمز دیگری هم وجود دارد که آنها را باید در تک تک عبارت های برجام ملاحظه کرد که رعایت شده است یا خیر نه در سخنرانی ها و گفتگوها.
به امید آن روزی که با دقت کامل و بدون ملاحظه ی مسائل حزبی و گروهی برجام بررسی شود تا منافع ملی و امنیتی حفظ شود و روز به روز شاهد پیشرفت نظام جمهوری اسلامی باشیم انشاءالله.