مطالعه


انرژی هسته ای،دکتر بخواب خسته ای.

یک هفته ،دو هفته،دکتر حموم نرفته.

تورم و نن جونه منم فهمیده.

 پرونده ها رو میزه،هی میگه چیزه چیزه.

موسوی قصه نخور توهم یه روز دکتر میشی.

این شعارهائی بود که طرفداران دو نامزد ریاست جمهوری سال 88 با اردوکشی خیابانی در کف خیابان ها سر می دادند،علیرغم اینکه این حرکات ،شور انتخابات را دوچندان کرده بود اما متأسفانه تا یک مدتی آرام و قرار راازمردم سلب وجامعه را دوقطبی کرده بود که مورد تأئید رهبری نظام هم قرارنگرفت چرا که فضای جامعه تبدیل شده بود به یک فضای تهمت و توهین و.....، از طرفی هم افرادی بسیارجاهل یا خائن ،همش دم از صیانت آراء زده و اینگونه در جامعه القاء می کردند که گوئی تقلبی می خواهد در آراء مردم اتفاق بیوفتد،درمناظرات رسانه ای هم متأسفانه با رعایت نشدن آداب ،به این فضای نامناسب دامن زده شد.

اما بالاخره انتخابات ریاست جمهوری سال 88 فرا رسید که الحق و الإنصاف مردم عزیز ایران باحضورحداکثری یک حماسه ای بی نظیر را آفریده و اقتدار نظام جمهوری اسلامی رابیش از پیش به رخ جهانیان کشیدند به گونه ای که ادبیات دشمنان ملت ایران کاملاً عوض شد ورئیس جمهور آمریکا که همیشه با زبان تهدید وتحریم با ملت ایران سخن می گفت، دم از تعامل با جمهوری اسلامی زد و گفت ما باید با ایران اسلامی کنار بیائیم.

حقیقتاً یک چنین حضوری در انتخابات ،در دنیا نظیر ندارد،حدود 40 میلیون رأی بعد گذشت سی سال از انقلاب، شوخی نیست!!

اما بعداز اینکه نتائج انتخابات مشخص شد وفردی بااکثریت آراء و با قاطیعتی تمام از صندوق ها بیرون آمد که مورد پسند دشمنان اسلام و انقلاب نبود،به همین خاطردر صدد تلخ کردن این شیرنی بزرگ پیروزی،در کام مردم شدند واز تمام قوای داخلی و خارجی خود استفاده کردند تا فواید بیشمارحضور میلیونی مردم را برای نظام اسلامی ،از بین ببرند و متأسفانه باعواملی خائن در داخل کشور این ضربه را به ملت و نظام جمهوری اسلامی ایران وارد کردند،البته اگر نامزد غرب زده هم رأی می آورد به نظر می رسد که قطعاً دشمنان، اغتشاشات خیابانی راعلیه نظام اسلامی جزء برنامه ها و دستورات کار خود می داشتند البته با بهانه های دیگری غیرازتقلب،و این حرکت به مراتب خطرناک تر به نظرمی رسید،چراکه اگرافرادی غرب زده دولت رابه دست می گرفتند که اعتقادی به ارزش ها و مبانی انقلاب اسلامی نداشتند،کار دشمنان خارجی برای تغییرحاکمیت ایران ویا ضربه زدن اساسی به تمام ارزش ها بسیارآسانتر می شد،بنابراین خدارا باید هزران مرتبه شکرکنیم که چنین اتفاقی نیوفتاد ومردم، بابصیرت و هوشیاری خود نقش بسیار مهمی را دراین خصوص ایفاکردند.

تمام تحلیل ها و برآوردهائی که حتی دشمنان و فتنه گران حین جریانات انتخابات انجام داده بودند وبه زبان هم آورده بودنداین بود که پیروزانتخابات سال 88 میرحسین موسوی نخواهدبود،به همین خاطربا رمز تقلب که از قبل طراحی شده بود،بعدازاعلان نتائج، وارد میدان مبارزه با قانون اساسی کشور و رهبری نظام شدند،و حقیقت فتنه چیزی غیرازاین نبود.

بسیاراشتباه است اگر کسی تصور کند که دعوا بین دو نامزدانتخاباتی بود، نخیر،این تصور بسیار مُضحِک است چراکه اگر اندکی به صحنه نگاه می کردیم کاملاًمشهود بود که تمام سلطه گران،مفسدان و ظالمان عالم متحد شده بودند برعلیه ولایت فقیه،ولیّ فقیه،وبراندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی وآرمان های حضرت امام خمینی(ره) واگر کسی به شعارها ورفتارهای فتنه گران اندکی توجه می کرد به این واقعیت پی می برد که دعوا سر انقلاب اسلامی و آرمان های امام و شهداءاست نه بین دونامزد انتخاباتی و چه بسیارافرادی که حتی به موسوی رأی داده بودند اما به مجرد اینکه این واقعیت را فهمیدند حساب خود را از فتنه گران جداکرده وبه خیل عظیم ملت پیوستند وحماسه 9دی را آفریدند.

بله در روزنهم دیماه سال 88 بسیاری ازافرادی که به موسوی رأی داده بودند در راهپیمائی عظیم مردم ایران برعلیه فتنه و فتنه گران شرکت کرده بودند و انزجار خود را از این جریان آمریکائی نشان دادند،زیرا وقتی مشاهده کردند که شعارهای حمایتی از موسوی تبدیل شد به شعارِ نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، مرگ برجمهوری اسلامی،به خود آمدندو فهمیدند که یک رقابت انتخاباتی تبدیل شده است به یک جنگی علیه نظام اسلامی،به همین دلیل طرفداران فتنه گران به مرور خیلی کمترمی شد.

البته عده ای از افراد غافل همچنان فریب فتنه گران وبرخی خواص خائن را می خوردند و کشور را تا مدتی به آشوب کشیدند و خسارت هائی را به مال و جان و امنیت مردم وارد کردند و گستاخی وبی غیرتی را به جائی رساندند که مسجد لولاگر را درتهران به آتش کشیدند،شعار مرگ براصل ولایت فقیه سردادند،عکس حضرت امام خمینی(ره)را به آتش کشیدند، روز قدس که روزحمایت از مسلمانان مظلوم فلسطین است،با روزه خواری علنی وهتک حرمت ماه مبارک رمضان،شعارهائی به نفع رژیم کودک کش صهونیسم دادند به گونه ای که نتانیاهو پیام خوشحالی و حمایت خود را ازاین جریان اعلان کرد.

  ومقام معظم رهبری بلافاصله به موسوی و کروبی وافراد دیگری که احتمال این داده می شد،هنوز در جو انتخابات هستند و متوجه نشدند که داستان از چه قرا است،هشدار دادند و فرمودند حساب خودتون رواز این جریان جدا کنید اما اینها نه تنها به هشدارها و توصیه های پدارانه مقام معظم رهبری گوش نکردند بلکه موسوی طرفداران خود را روز 7 دیماه سال 88 که مصادف بود با روزعاشورای حسینی به خیابان ها فرا خواند وجنایتی در روزعاشورا به وقوع پیوست که دل هر انسانی را به در می آورد و حقیقتاً انسان شرم ازگفتن آن جنایات دارد واگرفقط بخواهیم اشاره مختصری داشته باشیم این بود که بار دیگرخیمه های امام حسین(ع) آتش گرفت.

اما بازهم موسوی نه تنها متنبه نشد بلکه طیّ بیانیه ای این افرادی را که بدترین هتک حرمت را به ساحت مقدس آقا اباعبدالله داشتند، خداجو معرفی کرد.اینجا بود که دیگر خون ملت عاشورائی ایران اسلامی به جوش آمد و دو روز بعد ازاین فاجعه باحضوری میلیونی  در روز 9 دی چنان سیلی به فتنه و فتنه گران زدند که قائله فتنه جمع شدو تمام دشمنان انقلاب اسلامی که امید فراوانی داشتند به اینکه بتوانند توسط جنبش سبزنظام جمهوری اسلامی راازبین ببرند،بار دیگرمأیوس شدند.و خدا می داند که اگر این بصیرت و هوشیاری و وفاداری ملت عزیز ایران به نظام و رهبری  نبود چه بلائی سر انقلاب و کشورعزیزمان ایران می آمد؟!شاید بلائی بدتر از سوریه ویمن و عراق و.....

ومتأسفانه یکی از عواملِ مهم به وجود آمدن این فتنه بزرگ،عدم بصیرت برخی از علما ودر بعض مواردهم خیانت خواص جامعه بود،که مقام معظم رهبری،اسفند سال 88 در دیدار با اعضای مجلس خبرگان فرمودند:

در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند- که من اسم نمی آورم؛همه می شناسید،معروفند- که اینها ندیدند توطئه ای را که آن روزغربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیرغرب بودند،مغلوب تفکرات غرب بودند،طراحی می کردند؛توجه نکردند که حرف هایی که اینها دارند در مجلس شورای ملی آن زمان می زنند،یا در مطبوعاتشان می نویسند،مبارزه با اسلام است،این را توجه نکردند،مماشات کردند. نتیجه این شدکه کسی که می دانست و می فهمید-مثل مرحوم شیخ فضل الله نوری-جلوی چشم آنها به دار زده شد واینها حساسیتی پیدانکردند.

انشاءالله خواص بی بصیرت  وبرخی ازعلمای ساده لوح و سهل اندیش از بصیرت مردم ولایت مدار وعاشورائی که حماسه های بزرگی را تاکنون آفریده اند که یکی از آنها9 دی می باشد ، کمی درس بگیرند و بفهمند که خیر دنیا و آخرت در اسلام و ارزش های اسلامی است نه دردستان کثیف آمریکائی.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ دی ۹۴ ، ۱۵:۴۷
Roholla ataei

خانوم حجابتو درست کن!!!!به توچه

خانوم حجابتو درست کن.

به توچه ،تونگاه نکن.

اصلاً دوست دارم اینجوری بیام تو خیابون، تو چیکار داری؟؟!!

شاید برای بعضی ازافراد مذهبی جامعه این مسأله پیش آمده باشد که وقتی با بعضی از مظاهر فساد مِن جمله با فرد بدحجاب مواجه شده و نهی ازمنکرمی کنند،متأسفانه عکس العملی نامناسب دیده و چه بسا باچالشی جدی مواجه شده باشند.

متأسفانه یکی از بزرگ ترین فرائضی که به نظر می رسد در جامعه اسلامی ما به فراموشی سپرده شده و یا به غلط عرضه شده است ،فریضه بزرگ امر به معروف و نهی از منکراست، آنقدر این فریضه ازاهمیت بالائی برخوردار است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام درحکمت 374 نهج البلاغه می فرمایند

وماأعمالُ البِرِّ کلُّها والجِهادُ فی سبیل الله،عندالامرِبالمعروف والنَّهی عن المُنکرإِلاّکَنَفثَةٍ فی بَحرٍلُجِّیٍ

تمام اعمال نیکو و جهاد فی سبیل الله در برابرامر به معروف ونهی از منکر همانند قطره ی آبِ سر سوزنی است در برابر اقیانوس بی کران.

خیلی عجیب است که امیرالمؤمنین علیه السلام تمام فرائض و نیکی ها حتی جهاد فی سبیل الله را تشبیه می کنند به قطره ی آب سرسوزن و امر به معروف ونهی ازمنکر را تشبیه می کند به  اقیانوس بی کران.

قطعاً این فرمایش حضرت امیراهمیت بالای این فریضه را می رساند چراکه اگر امر به معروف و نهی از منکر نباشد هیچ کدام از فرائض در جامعه محقق نخواهد شد. یعنی اگرامربه معروف ونهی ازمنکر در جامعه ای ترک شد،نماز و روزه و حج و جهاد و ....به طور کلی تمام معروف ها در جامعه ترک خواهد شد.

مقام معظم رهبری می فرماید:

عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید!یکی ازعوامل بقا،همین عاشورا است ویکی دیگراز عوامل بقا،امربه معروف ونهی ازمنکراست.

حقیقتاً آنقدراین فریضه مهم است که مقام معظم رهبری یکی از عوامل بقای اسلام را در کنارواقعه عاشورا، امر به معروف و نهی ازمنکر معرفی می کنند که البته ریشه روائی هم دارد اما متأسفانه این مسأله بسیارحیاتی برای بقای اسلام در جامعه اسلامی ما یاکاملاً فراموش شده است ویا به طور صحیح و درست معرفی نشده است،به همین خاطر تا اسم امربه معروف و نهی ازمنکر می آید اکثرِمردم وحتی برخی ازافراد مذهبی جامعه برایشان چوب وچماغ و.... متصور می شود و فکر می کنند امر به معروف ونهی ازمنکر یعنی دعوا و مرافه با برخی از زنان جامعه که حجابی مناسب ندارند.

و این برداشت غلط نه اینکه ظلم به این فریضه بزرگ می باشد بلکه ظلم به اصل اسلام است زیرا با کج فهمی و بدفهمی این فریضه مهم، اصل بقای اسلام به خطر خواهد افتاد که البته به نظر می رسد مقصراصلی در فهم اشتباه امر به معروف و نهی ازمنکردر آحاد جامعه ،عملکرد غلط برخی از مذهبی ها وبی توجهی برخی از مسئولین وحتی علمای دین است به این مسأله حیاتی.

نباید چنین تصور شود که معروف فقط حجاب است و منکر فقط بدحجابی، اگرچه حجاب یکی ازمهم ترین معروف هاست اما تنها ترین معروف نیست که احیای این معروف و مقابله ی با بدحجابی تنها ترین کار باشد زیرا چه بسا مُنکَرهای بزرگی در جامعه باشد که اصلاًبه چشم هم نمی آید که این بدحجابی و... میوه ی آن منکرهاست  که باید آنها را شناسائی کرد و با آن فسادها مقابله کرد، البته نهی از بدحجابی باروش صحیح اسلامی جای خود محفوظ است.

مقام معظم رهبری در این باره مطلب مهم و جالبی را مطرح می کنند ایشان می فرمایند:

آن فسادهائی که با چشم ظاهری در کوچه وبازار دیده می شود خیلی کوچکتراز فسادهائی است که اصلاً دیده نمی شود.کسانی که واردند،می دانند ومی فهمند که فسادهای کلان،اغلب ازدیده هاپنهان است.لذامحیط جامعه باید به گونه ای باشد که اگردرآن فسادی پدیدارشد،فرصت رشد پیدانکند و زود ازبین برود.مثل جریانهای عظیم آب.

رودخانه های عظیم دنیا را مشاهده می کنید؟هرچه در این رودخانه ها آلودگی و کثافت بریزند،کمی آن طرفتر،تلاطم آب،سربه سنگ کوبیدن آب وحرکت آب،مواد مضررا ازبین می برد ودرعوض،مواد حیاتی تولیدمی کند. محیط جامعه بایداینگونه باشد.بایدچنان زلال باشدکه اگرکسی قطره فسادی هم درآن چکاند،خودجامعه،آن را هضم کندوازبین ببرد. چگونه امکان پذیراست؟ با امربه معروف ونهی ازمنکر وبادعوت ازخیر.

بنابراین طبق حکم عقل و فرمایش رهبر معظم انقلاب ،نباید یک چنین فریضه بزرگ و حیاتی اسلام را در یک یا دو مصداق ازمواردمعروف و منکر خلاصه کرد وحقیقتاً می طلبد افراد مؤمن و دلسوز روی این مسأله کارکرده و با احیای درست امر به معروف و نهی از منکر در جامعه از ارزش های اسلامی و انقلابی صیانت کنند تا انشاءالله زمینه برای حکومت صالحین در جهان فراهم شود.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۴ ، ۲۱:۱۸
Roholla ataei

نظام سلطه جنگ را،فساد راگسترش میدهد،باهمان سازوکارمشخص تقسیم دنیا به ظالم ومظلوم، اسلام-یعنی انقلاب اسلامی که برگرفته از همان مفاهیم اسلامی است-می آید میگوید:لاتَظلِمونَ ولا تُظلَمون یعنی همه این عوامل رانفی می کند؛چالش اصلی اینجاست. دعوای اصلی اینجاست؛دعوای با انقلاب اینهاست؛بقیه حرفها بهانه است،مسئله هسته ای را هم باید دراین چهارچوب نگاه کرد.

باید دید یک انقلابی می آید بر خلاف تصورهمه ی دنیا پیروز می شود،دولت تشکیل می دهد وآن دولت ماندگارمی شود و میماند برخلاف تصورهمه ی دنیا که خیال می کردند جمهوری اسلامی ظرف شش ماه،یک سال،دو سال،بعد یک خورده تخفیف دادند،گفتندظرف سه چهارسال،باید از بین میرفت،اما این نظام نه که ازبین نرفت بلکه روزبه روزقوی ترشد و تبدیل شد به یک قدرت منطقه ای،تبدیل شد به یک کشور اثرگذار در مسائل کلان جهانی؛با این مخالفند، با این دشمنند.

حقیقتاً وقتی انسان اندکی چشم خود را بازکند ونگاهی به تاریخ ایران وهمچنین مسائلی که همین امروزدر جهان می گذرد بیندازد قطعاً این فریمایشات دقیق و عمیق مقام معظم رهبری را تصدیق خواهدکرد که استکبارجهانی خصوصاً آمریکای جنایت کار دشمنیشان باجمهوری اسلامی سر قضیه هسته ای و .... نیست آنها از رشد روزافزون اسلام در منطقه وجهان نگران هستند و خوب می دانند که این رشد خیره کننده اسلام گرائی بعداز پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آغازشد وپر وبال گرفت و روز به روز پیشرفت های زیادی دارد.

نگرانی و ترس آمریکا از این رشد بی نظیر اسلام گرائی در جهان است.

دشمنی آمریکا باملت ایران ازهمان اوائل شروع نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی (ره)آغاز شد و نگرانی آنها بعداز پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین پیروزی ایران در جنگ تحمیلی دو چندان شد،چراکه دشمنان، گسترش مطالبات استقلال طلبانه و نفی سلطه ی آمریکا و دفاع از مردم سالاری دینی و وارد شدن ضربات ویران کننده برحیثیت جهانی آمریکا را پس از پیروزی انقلاب و پیروزی در جنگ مشاهده کردند.

به همین دلیل آمریکا سیاست های مهارعلیه ایران را به طورجدی پیگیری کرد ودر ابتدا کوشید تا با ایجاد یک توازن منطقه ای از عراق برای کنترل ایران وخنثی کردن روحیه تهاجمی انقلاب اسلامی استفاده کند.بنابراین درعرصه های مختلف سیاسی،اقتصادی،فنی،اطلاعاتی،مستشاری، مالی وتجهیزاتی به تقویت عراق مبادرت نمود، به همین خاطر در طول جنگ تحمیلی آمریکا ازهیچ گونه کمک مستقیم تسلیحاتی،اطاعاتی و.....به عراق فروگذاری نکرد. مقامات آمریکائی در سال های 1371 تا1377 ونیز اواخربهار 1379 رسماً اعتراف کردند که سازمانc.I.A وپنتاگون باگذاشتن اطلاعات و تصاویر ماهواره ای دراختیارعراق درمورد چگونگی حمله به تأسیسات اقتصادی و صنعتی جمهوری اسلامی ایران باعراق همکاری داشته اند. آمریکا همچنین درطول جنگ تحمیلی میلیاردها دلار اعتیاروکمک اقتصادی در اختیارعراق قرارداد. اواکس های آمریکائی مستقر درعربستان مستقیماً به عراق کمک می کردند.

اهداف آمریکا درسیاست های مهارعلیه جمهوری اسلامی ایران چیزی جزء تضعیف اسلام و انقلاب اسلامی ، استحاله نظام اسلامی تضعیف توانائی های ملی،اقتصادی ایران و مخدوش ساختن چهره جمهوری اسلامی درافکار عمومی نبود.

اهداف آمریکا همواره برعلیه ملت ایران اسلامی ثابت بوده و خواهد بود اما راه های دستیابی به اهداف شوم خود را در شرایط های زمانی و مکانی مختلف تغییر می دهد و یکی از روش های آمریکا برای تضعیف انقلاب اسلامی و توانمندی های ملی و اقتصادی ایران ممانعت از دستیابی ایران به تکنولوژی های پیشرفته بویژه دربخش های هسته ای،شیمیایی،فضائی و الکترونیک است.

به همین دلیل واضح مسأله هسته ای ومذاکراه و....بهانه واصل نظام اسلامی نشانه است.

 آمریکا و دشمنان قسم خورده اسلام و قرآن و اهل بیت به وسیله های مختلف اصل اسلام و ارزش ها و نظام اسلامی را هدف قرار داده اند و این واقعیت اَظهرُ مِنَ الشَمس است و اگر کسی این واقعیت را انکارکند و بخواهد چهره کریه آمریکا را بزک کند، یا بسیار غافل است و یا خائن است.زیرا آنچه که حتی انسان در این قضایای اخیر برجام و مسائل منطقه از آمریکا مشاهده می کند چیزی جزء حیله ونفوذ نمیابد.

انشاءالله مسئولین دولتی به جای اینکه با لحنی تند و غیرمنطقی با مؤمنین و منقدین برخورد کنند الزامات 9 گانه رهبری را پیرامون برجام به طور جدی دنبال کرده تا راه های نفوذ دشمنان بسته شود و البته خداکند این پیگیری ها شبیه رعایت کردن های خطوط قرمزی که رهبری درروند مذاکرات ترسیم کردند نباشد که دراین صورت نفوذ قطعاً محقق خواهد شد زیرا اگردر پیگیری آن خطوط قرمزدقت کافی می شد و از خطوط قرمزعبور نمی کردند چه بسا دیگر نیازی به تأئید برجام به صورت مشروط با الزامات 9 گانه از طرف رهبری نبود.    

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۴ ، ۱۹:۴۳
Roholla ataei

ما مسلمانان روزانه چندین بارجمله ائی را در نمازخود تکرار می کنیم که خیلی جای فکر ودقت دارد وآن این است که می گوئیم اللهُ الصَّمَد، یعنی خداوند بی نیاز است امیرالمؤمنین علیه السلام هم درنهج البلاغه می فرمایند هنگامی که خداوند انسان ها را آفرید از عبادت کردن آنها بی نیاز بود و عبادت های انسان به خدا هیچ نفعی نمی رساند ومعصیت آنها به خدا هیچ ضرری نمی رساند.

بنابراین تمام دستوات الهی قطعاً به نفع خود انسان ها است چرا که او سازنده وآفریننده تمام موجودات جهان بوده و کاملاًعقلی است که سازنده یک چیز، بهتر می داند چه چیزی برای آنچه که ساخته فایده دارد و چه چیزی ضرر دارد مثلا سازنده لب تاپ می گوید نباید روی لب تاپ آب یا مایعات ریخته بشود اگر ریخته شود این دستگاه می سوزد،حالا اگر کسی پیدا شود که حرف این سازنده را گوش نکند قطعاً خودش ضررخواهدکرد،بنابراین خدائی که خالق انسان است وازمادر به انسان مهربان تر است فقط او می داند که چه چیزی برای انسان ها مُضِراست و چه چیزی مفید، به همین خاطرخداوند متعال خیر و شررا برای ما مشخص کرده و ما را توسط اولیاء خود هدایت کرده است به سمت زیبا زندگی کردن دردنیا و درآخرت و درقرآن کریم با تأکیدات فراوان فرموده است که شیطان دشمن قسم خورده شماست و می خواهد شما را دردنیا و درآخرت بیچاره کند و نگذارد از لذائذ دنیا و آخرت بهترین بهره راببرید وهمچنین فرموده است که تنها وسیله شیطان وسوسه کردن است وهمیشه هم به صورت خیرخواهانه ظاهرشده تا بتواند درانسان نفوذ کرده و با امرو نهی کردن در وجود انسان حکومت کرده تا در نهایت به انسان ضررهای بیشماری وارد کند.

هنگامی که خداوند حضرت آدم را نهی کرد که به آن شجره ممنوعه نزیک نشود شیطان بلافاصله به صورت خیرخواهانه ظاهر شد و به آدم گفت إِنِّی لَکُما لَمِنَ النصِحین، به خداقسم من تورا نصیحت می کنم وخیر تورا می خواهم حضرت آدم هم فریب خیرخواهی کاذب شیطان را خورد وازبهشت برین رانده شد و 200 سال فقط کار حضرت آدم گریه بود و ازخداوندطلب مغفرت می کرد.

طبق نص صریح قرآن تنها کار شیطان اِغوا کردن انسان ها می باشد که حالاعده ای فریب مَکاری شیطان را خورده ومتضررمی شوند وعده ای هم استقامت کرده وبه سعادت دنیا و آخرت می رسند.

وآنچه که بسیار مهم به نظر می رسد وباید توجه ویژه ای به آن کرد و محل بحث ماهم می باشد این است که قرآن شیطان را منحصر در اَجنه نمی کند بلکه بعضی از انسان هاراهم شیطان معرفی کرده وبه بندگان صالح خود می گوید از شر شیاطین اِنسی هم به خداپناه ببرید،آنجاکه درسوره ناس می فرماید الذی یُوَسوسُ فی صُدورِ النّاس مِن الجِنَّةِ والنّاس.

در این زمان مصداق کامل شیطان انسی ،آمریکای جنایت کاراست که حقیقتاً دست ابلیس را از پشت بسته ودکترای شیطانی را دارد،تاجائی که نام شیطان بزرگ را به خودش گرفته است زیراهمانگونه که بیان کردیم قرآن می فرماید تنها کار شیطان اغوا کردن است اما آمریکا هم اغوا می کند وهم فساد را درسرتاسر کره خاکی شیوع می دهد.

درهرکشوری که بخواهد جنگ و خونریزی به راه می اندازد.

کشتنِ انسان های بی گناه و بی دفاع جزء تفریحشان وخوی حیوانیشان هست.

ظلم و پایمال کردن حقوق انسان ها جزءمبانی  اصلی حکومت آنها است به گونه ای که اگراین مبانی نباشد حکومت آنها هم نخواهدبود.

سازمان بهداشت جهانی اعلام می دارد که سالانه بین 40 تا50 میلیون سقط جنین دردنیا صورت می گیرد که ازسال 1973 تاسال 2013میلادی،بیش از57 میلیون سقط جنین فقط در آمریکاصورت گرفته است که تقریباً85 درصد از این سقط جنین ها در آمریکا به خاطرباردارشدن از طریق روابط نامشروع صورت گرفته است.

کجادر دوران جاهلیت انقدر فرزندان زیادی را می کشتند که امروز در دنیا خصوصاً در مرکز کفرجهانی یعنی آمریکا می کشند؟!

کاملاً بدیهی است که این جاهلیت مُدِرن چه بسا خطرش ازآن دوران جاهلیت قبل ازاسلام بیشتنرباشد.

فسادوجنایات نابودکننده آمریکاآنقدر زیاد است که شاید بتوان گفت اگر بخواهیم آن جنایات رابه شمارش در بیاوریم تمام نشود،آنوقت این آمریکا دم از حقوق بشر می زند!!

دم از خیرخواهی برای ملت ها می زند!!

آن مسئول جنایت کار و کودک کش آمریکا به طوری کاملا مُزَوِرانه باحالتی گریه اظهار ناراحتی می کند ازجنگ!! در حالی که همین الان با وقاحت تمام در اقساء نُقاط جهان مشغول به جنک و کشتن انسان های بی گناه و بی دفاع هستند!!!

این جنایات شیطان بزرک رایک بچه ای که قوه تمییز دارد به راحتی می فهمد ای کاش افراد مُغرض وساده اندیشی که در تلاش هستند تاچهره شیطانی آمریکا را بزک کنند،می فهمیدند.

وانشاءالله افرادی ساده لوح که فریب آمریکارا خورده و این شیطان بزرگ را فرشته نجات کشورمی دانند به خیل عظیم ملت عاشورائی وبصیرایران اسلامی پیوسته واز منافع ملی وارزش های اسلامی دفاع کرده وبا دم از آمریکای جنایت کار کشوررا مُتَضِرر نکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۷:۵۸
Roholla ataei


حادثه عاشورا حقیقتاً یک فاجعه ی عظما در جهان اسلام  و مصیبتی بزرگ برای اهل آسمان و زمین می باشد که در زیارت عاشورا می فرماید مُصیبَتاً ما أعظَمَها وَ أعظَمَ رزییتها فی الاسلام و فی جَمیعِ السَّمواتِ و الارض.

 و متأسفانه این مصیبت أعظم درتاریخ بشریت از اول خلقت تا به امروزنمونه نداشته است  و لکّه ننگی بردامان ستم نهاد وآدمیان رادربرابرفرشتگان شرمنده ساخت.

این مصیبت بزرگ نباید اتفاق می افتاد، نباید حُرمت پیامبرعزیزاسلام شکسته می شد،نباید بندگان مخلص خدا خصوصاً حسین بن علی علیه السلام به مَسلَخ می رفتند.

حالا سوال این است که چرا اینگونه شد؟!

چرا جامعه اسلامی به این انحراف بزرگ کشیده شد؟!

مقام معظم رهبری این پرسش را اینگونه مطرح می کنند که:

چه شد که پنجاه سال بعداز در گذشت پیغمبر مُکَّرَم اسلام جامعه اسلامی به آن حد رسید که کسی مثل امام حسین علیه السلام ناچار شد برای نجات جامعه، این چنین فداکاری بکند؟....ما بایدنگاه کنیم و ببینیم که چه شدکه  فردی مثل یزید برجامعه اسلامی حاکم شد؟

چه شد که بیست سال بعداز شهادت امیرالمؤنین علیه السلام در همان شهری که ایشان حکومت می کرد،سرهای پسران امیرالمؤمنین علیه السلام را برنیزه کردند ودر آن شهر گرداندند؟

کوفه همان جائی است که امیرالمؤمنین  توی بازارهای آن راه می رفتند،تازیانه بر دوش می انداخت و مردم را امر به معروف و نهی از منکر می کردند،فریاد تلاوت قرآن در آناءاللیل و اطراف النهار از مسجد و تشکیلات آن بلند بود.

این همان شهری است که حالا دخترها و حَرم امیرالمؤمنین علیه السلام را به اسارت در بازار آن می گردانند،

چه شد که ظرف بیست سال به این جا رسیدند؟!

این کلام بسیار دقیق و مهم مقام معظم رهبری حقیقتاً جای بسی کار وتأمل دارد که اگرخدائی ناکرده ذره ای ازاین مهم غفلت شود چه بسا آن فاجعه ی عظمائی که بر سر جامعه اسلامی پیامبر آمد و جگر گوشه پیغمیر را به گودال قتلگاه بُردند، بدتراز آن بر سر جامعه اسلامی ما بیاید.

اکثر محققین و عاشورا پژوهان بر این نظر هستند که ریشه ی این انحراف به پنجاه سال پیش از واقعه عاشورا بر می گردد که نشانه های این انحراف در آخرین سالهای عمرشریف رسول الله نمایان شد و پس از رحلت ایشان به طور کامل محقق شد و باتشکیل شورای سقیفه که مُنتَج به کنار زدن جانشین برحق پیامبراسلام یعنی مولاامیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام شد، بزرگترین انحراف در تاریخ اسلام از همین جا آغاز شد و جامعه اسلامی را به فرهنگ وقیح جاهلیت قبل از اسلام برگرداند.

فرهنگ جاهلیت فرهنگ بسیارغلطی بود که پیامبر اسلام برای مبارزه با آن سختی های بسیاری را متحمل شدند تا جائی که خود ایشان فرمودندهیچ پیامبری مثل من آزار و اذیت نشد.

خب با برگشت جامعه اسلامی به دوران جاهلیت تمام رذائل اخلاقی، اجتماعی،فرهنگی در جامعه احیا شد یعنی دنیا پرستی ومقام پرستی و شهوت رانی وبی غیرتی و مال دوستی و حرام خواری درجامعه اسلامی  ارزش تلقی شد.

 بنابراین کاملاًبدیهی است وقتی چنین رذائلی در جامعه اسلامی با تشکیل شورای سقیفه رواج پیداکند ،باید شخص شارب الخمر و سگ بازی به نام یزید هم حاکم جامعه اسلامی شده و بندگان مخلص خدا را به مسلخ ببرد، لذا شورا باعث حادثه عاشورا شد که اگر شورا نبود قطعاً عاشورا هم نبود زیرااگرافراد دنیا پرست و جاه طلب می گذاشتند بعد ازرحلت رسول الله جامعه اسلامی به دست امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب  علیه السلام واولاد طاهرینشان می افتاد قطعاً به جای رذائل اخلاقی فضائل اخلاقی در جامعه رشد می کرد و بندگان با فضیلت وبا کرامت ابداً به مسلخ نمی رفتند.

قطعاً اگر در جامعه اسلامی ما هم خدائی ناکرده فرهنگ جاهلیت مُدِرن حاکم شود چه تضمینی است که اولیای الهی به گودال قتلگاه نروند؟!

اگرغیرت دینی جای خود را به بی غیرتی و بی تفاوتی داد.

اگرخدا ترسی جای خود را به کدخداترسی داد.

اگراشداء علی الکفار جای خود را به تساحل و تسامح با کُفارداد.

اگرکوخ نشینی جای خودرا به کاخ نشینی داد.

اگر شهادت طلبی جای خودرا به دنیاطلبی داد.

اگر عبادت و شجاعت  جای خودرا به خباثت و خیانت داد.  

اگر اطاعت از ولی خدا جای خودرا به اطاعت از ولی شیطان داد.

واگرگفتمان عزت جای خود را به گفتمان ذلت داد.

قطعاً کربلا تکرار خواهد شد،که البته اگرحقیقتاً مردم عاشورائی ایران با رهبری حسین گونانه مقام معظم رهبری نبود تا الان صدها کربلای دیگردر جامعه اسلامی اتفاق می افتاد و خداوند را هزاران مرتبه شکربابت این نعمت عظما.

 

    

 

 

     

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۴ ، ۱۹:۴۷
Roholla ataei


آیا امام حسین(ع) با ابن سعد مذاکره کرد؟!

عده ای متأسفانه معلوم نیست که چه خیری از دشمنانِ قسم خورده ی اسلام و بشریت دیده اند که تمام امورات و مسائل کشور را می خواهند با دستان خون آلود و کثیف استکبارجهانی خصوصاً آمریکای مَکار و جنایت کار،حل و فصل کنند که ای کاش اقلاً حل و فصل هم می شد!!!!

استکبار و آمریکای کودک کشی که کُشتن انسان های بی دفاع و مظلوم جزءِ خوی حیوانیشان می باشد و جان انسان ها ذره ای برای آنها ارزش ندارد وبرایشان هیچ مذهب و نژادی هم فرقی نمی کند!!! چگونه می تواند برای پیشرفت و توسعه کشورمان وحل مشکلات اقتصادی و غیره نقش آفرین باشد؟؟!!

چرا عده ای این واقعیت روشن را نمی فهمند؟!! ویا چرا خود را به نفهمی می زنند؟؟!!

و چرا این نفهمی خود را با اَنحاء مختلف در جامعه القاء می کنند؟؟!!

و متأسفانه برای همراه کردن مردم عاشورائی ایران اسلامی با تفکرات انحرافی و دشمن شادِ خود از تاریخ عاشورا و امام حسین علیه السلام هم سوء استفاده کرده و امام حسین را که مصداق اَتَمِّ مبارزه با طواغیت و جنایت کاران عالم است،خرج سیاست های غلط خود می کنند؟؟!!

آیا این ظلم به تاریخ اسلام نیست؟؟!!

آیا این ظلم به حسین بن علی علیه السلام که برعلیه کاخ نشینان وظالمان عالم قیام کرد نیست؟؟!!

آیا این که بگوئیم امام حسین اهل مذاکره بود البته مذاکره به معنای بِده و بستان که این روزها در عُرف جامعه مرسوم است، خیانت به اسلام و نظام اسلامی نیست؟؟!!

کجا امام حسین علیه السلام با ابن سعد مذاکره و مصالحه کرد؟؟!!

خب اگر امام حسین علیه السلام با طاغوت زمان خودشان مذاکره کرده است آنهم به نحو بُرد بُرد باید معلوم باشد چه داده است و چه گرفته است؟!

چون مذاکره ی به معنای امروزی یعنی معامله بنابراین بدیهی است که باید درتاریخ ثبت شده باشد که حسین بن علی دراین معامله ی بُرد بُرد چه امتیازی داده اند و چه امتیازی گرفته اند؟!

آنچه که در تاریخ ثبت شده و جزءِ مُسَلَّماتِ تاریخ است امام حسین علیه السلام ابن سعد را نصیحت کردنند تا به صراط مستقیم هدایت شود.

امام حسین علیه السلام شخصی را نزد ابن سعد فرستاد وخطاب به ابن سعد فرمود:

إِنّی اُریدُ أَن اُکَلِّمَکَ فَاَلقِنی اللَّیلَةَ بین عَسکَری وَ عَسکَرِکَ

 با تو سخنی دارم ، امشب میان دو  لشکر به دیدارم بیا.

عمربن سعد با بیست سواره آمد محضر امام حسین وحضرت به جزء برادرش عباس علیه السلام و پسرش علی اکبر به تمام اصحابشان  دستور دادند تا بروند،آنوقت امام علیه السلام خطاب به عمربن سعد فرمود: ابن سعد! وای برتو! آیا از خدائی که بازگشت به سوی اوست نمی ترسی؟!

آیا با من که خود می شناسی کیستم می جنگی؟!اینان را رهاکن و با من باش که این تورا به خدا نزدیک کند.

اما عمربن سعد گفت:می ترسم خانه ام را ویران کنند.

حضرت فرمود:من خانه برایت می سازم.

عمربن سعد گفت: می ترسم اموالم را ببرند.

حضرت فرمود:از اموال حجاز خود بهتر از آن را به تو می دهم.

عمربن سعد گفت:بر زن و بچه هایم می ترسم.

حضرت فرمود:من سلامت ایشان را تضمین می کنم.

اما بازهم عمربن سعد در نهایت نپذیرفت و بیچاره دنیا و آخرت شد.

مذاکره امام حسین با ابن سعد اینگونه بوده است نه این که العیاذ باالله حضرت بخواهد از ناحیه ضعف و برای حل مشکلات خود و جامعه اسلامی  با ابن سعد مذاکره کند وامتیازات گزافی بدهد تا اندک امتیازی کسب کند و اسمش را هم معامله ی بُرد بُرد بگذارد.

نخیرابداً چنین معامله ای را تاریخ برای امام حسین در برابر عمربن سعد و دشمنان ثبت نکرده است و اگرکسی به بخواهد از روی نفهمی و اغراض سیاسی و غیره چنین چیزی را به سیدالشهداء که شعارشان هیهات من الذلة و عدم بیعت با یزیدِ فاسق  بود نسبت بدهد قطعاً به ساحت مقدس اربابِ بی کفن اهانت کرده وچه بسا مرتکب گناه کبیره شده باشد.

البته ملت شریف ایران بصیرت و اسقامت خود را در مکتب سید الشهداء از آقا ابوالفضل به خوبی یاد گرفته است و بارها ثابت کرده اند که والله اِن قَطَعتُم یَمینی اِنِّی اُحامی اَبداً عن دینی.

والله قسم اگر دستانمان قطع بشود دست از حمایت دین و رهبرمان برنمی داریم، چه برسد به اینکه بخواهیم با شیطان بزرگ دست بدیهم.

 

  

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۰۸
Roholla ataei


این فاجعه نه تنها بی کفایتی و بی لیاقتی سعودی ها را نسبت به مدیریت حرمین شریفین به اثبات رساند بلکه ثابت کرد سعودی ها خائن حرمین شریفین و ضیوف الرحمان هستند،چراکه شاهدان عینی منا می گویند مأموران سعودی می دیدندکه حُجاج چگونه با تَضرُع طلب آب می کردنند اما آنها فقط می خندیدند!!!!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۳:۵۰
Roholla ataei

هروقت انسان ها با مشکلاتی مواجه شوند طبیعتاً در صدد حل مشکل برآمده و می خواهند به نحو احسن از بحران خارج شوند که به اصطلاح می گویند طرف به دنبال فرشته ی نجات است.
کاملاً بدیهی است که این فرشته نجات کسی می تواند باشد که دل سوز و خیرخواه انسان باشد و هر انسان عاقلی هم برای حل مشکل خود سراغ یک چنین انسانی می رود، نه سراغ کسی که اتفاقاً او برایش مشکل درست کرده و به هر بهانه ای به دنبال اذیت آزار است، هیچ انسان دارای عقلِ سلیمی سراغ چنین آدمی نرفته ونه تنها اورا فرشته نجات خود معرفی نمی کند بلکه به همه می گوید او در حق من ظلم کرده و زندگی من را با چالش مواجه کرده است.
درمسائل گوناگون مِن جمله مسائل اجتماعی،سیاسی ،فرهنگی اقتصادی، نظامی دقیقاًهمین مطلب مطرح است چراکه قطعاً در یک جامعه هم ممکن است مشکلاتی متعدد پیش بیاید که مردم و مسئولین آن جامعه برای حل مشکل خود به فکر چاره هستند و مطمئناً سراغ مشکل گشا می روند نه سراغ کسی که مشکل ساز بوده است.
از هنگامی که مردم عزیز ایران تصمیم گرفتند مُستَقل باشند و از یوق سلطه گران خارج شوند وشعار آزادی را سر دادند، استکبارجهانی که در رأس آنها شیطان بزرگ یعنی آمریکای جنایت کارمی باشد با تمام قوا شروع کردنند به مشکل آفرینی برای مردم عزیز ایران که جنایات متعدد ومتنوع آنها مربوط به امروز و دیروز نیست بلکه از سال۳۲با کودتای ۲۸ مرداد آغاز شد، مأموران آمریکائی که اسم و رسم و خصوصیاتشان هم کاملا مشخص است رسماً آمدند ایران ، با چمدان هائی پر از دلار و با افرادی اراذل و اوباش حکومت دکتر مصدق را سرنگون کردند،آمریکا با این اقدام خبیث خود،دشمنی خودش را با ایران رسماً آغاز کرد که متأسفانه تا به امروزاین دشمنی ادامه دارد.
نکته بسیار مهم این است که آمریکا لحظه ای از دشمنی کردن با ملت ایران نه تنها دست بر نداشته بلکه تشدید هم کرده است.
البته این شیطان بزرگ در هر زمانی و درهر برهه ای به گونه ای خاص عمل کرده است تا بتواند ضربه ی بیشتری را برملت ایران وارد سازد مثلاً در برهه ای از زمان باکودتاهای نظامی و ترور کارخود را پیش می برد که ما فقط هفتده هزار شهید ترور داریم که این هفتده هزار غیراز شهدای جنگ تحمیلی است،خب این مگر شوخی است؟!
آمریکا فقط در بحث ترور تا به امروز هفتده هزار نفر ازبهترین مردان و دانشمندان این مرز وبوم را کشته است که هر کدامشان می توانستند برای اعتلای اسلام وپیشرفت کشور عزیزمان ایران بهترین نقش ها را ایفا کنند.
در ماه شهریور سال ۵۹جنگ تحمیلی علیه کشورمان آغازشد که درصِفر تا صد این جنگِ نابرابر آمریکا حضور فعال داشت و هدفشان هم چیزی جزء از بین بردن نظام جمهوری اسلامی ایران نبود وخدا می داند که چه قد کشور را ویران کردند وچه فجایائی را به وجود آوردند که باقطع نظراز فجایع ناگفتنی فقط می توان گفت آمریکا به وسلیه صدام دیوانه نزدیک به سیصد هزارنفراز بهترین جوانان،مردان،زنان و حتی کودکان ما را کشت و…….
آنوقت با وقاحت تمام حزب الله لبنان راکه حقیقتاً مدافعان ملی و اسلامی هستند در تبلیغات شیطانی خود تروریست معرفی می کند!!!
حزب الله تروریست است؟؟!!
حزب الله تروریست یا سگ ولگرد آمریکا در منطقه یعنی رژیم نحس ونجس کودک کش صهونیسم که اگر روزانه زن و مرد و کودک را نکشند خواب به چشمان کثیفشان نمی آید؟؟!!
وجالب تر این است آمریکا ،ایران اسلامی را به جُرم حمایت از حزب الله لبنان تحریم اقتصادی می کند و هزاران مشکل دیگر به وجود می آورد.
خب حالا با این اوصاف چطور می شود آمریکائی را که جنایاتش نسبت به مردم عزیز ایران و نظام اسلامی، بی حد وعدد است فرشته ی نجات دانست که متأسفانه یک عده ای بی وقفه تلاش می کنند تا چهره ی جنایت کار و خبیث آمریکا را بَزَک کرده و فرشته نجات معرفی کنند تا درجامعه اینگونه القاء شود که گویا کلید حل تمام مشکلات اقتصادی و.کشور در دست آمریکاست.
قطعاً اگر هرکسی در هر پست و مقامی که باشد چنین القائی کند خائنِ به این مملکت و مردم خواهد بود چراکه آمریکائی که خودش تمام این مشکلات عدیده را برای ملت شریف ایران به وجود آورده است ابداً حَلّالِ مشکلات ما نخواهد بود بلکه می خواهد با این روش شیطانی خود که دم از خیرخواهی ملت ایران می زند عده ای از ساده لوحان را فریب داده ودر عرصه های مختلف نظام رخنه کرده و مشکلات اساسی دیگری را برای مردم و نظام اسلامی ایجاد کند تا بتواندجمهوری اسلامی را استحاله کرده و فقط نامی ازجمهوری اسلامی باقی بماند که البته این درصورتی است که نتوانند نظام اسلامی را از بین ببرند.
بدون تردید هدف آمریکا از این قضیه برجام چیزی غیر ازاین نبود که انشاءالله با بصیرت و هوشیاری مردم عزیزمان و با رهبری داهیانه مقام معظم رهبری حفظه الله تمام این نقشه های شیطانی،شیطان بزرگ نقش برآب خواهد شد و نه تنها نظام اسلامی ازبین نخواهد رفت بلکه شیشه عمر استکبار جهانی به زودی زود خواد شکست،اِنَّهُم یَرونَه بَعیداًونَراه قَریباً

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مهر ۹۴ ، ۱۸:۳۷
Roholla ataei


نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه عرصه های سیاسی، یک کار مطلوب ومورد قبولی است ،لکن این مانور هنرمندانه نباستی به معنای عبور از خط قرمز،برگشت از راهبردهای اساسی،یا بی توجهی به آرمانها باشد؛اینها راباید رعایت کرد. البته هر دولتی ،هرشخصی،هر شخصیتی،روشهائی دارند،ابتکاراتی دارند،این ابتکارات را انجام خواهند داد وکار پیش خواهد رفت.

من کاملاً خوش بین هستم و معتقدم مشکلاتی که وجود دارد ، اعم ازمشکلات اقتصادی،یا مشکلات سیاسی،یا مشکلات امنیتی و اهمّ از همه آنها مشکلات فرهنگی که عمیق تر و مهم تراز مشکلات اقتصادی است –اگرچه ممکن است فوریت بعضی از کارهای اقتصادی بیشترباشد-همه ی این مشکلات قابل حل و راه قابل پیمودن است. از خداوند متعال می خواهم که کمک کند.

این مطالب بخشی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب در سال 92 بود.

بنابراین طبق فرمایشات رهبری نرمش قهرمانانه و انعطاف در برابردشمن یک چیز است که لازم وضروری هم می باشد و انحراف هم چیز دیگری است که به شدت باید از آن پرهیز کرد.

انحراف زمانی اتفاق می افتد که ما ازمسیراصلی خود خارج شده و ازخطوط قرمز ترسیم شده عبور کنیم، که اگر خدائی ناکرده ما در تعاملات جهانی خود خواسته یا نا خواسته ازمسیر با ارزش خود منحرف بشویم نه تنها به منافع ملی خود به هیچ عنوان دست پیدا نخواهیم کرد بلکه تمام پیشرفت هائی را هم که با زحمت های طاقت فرسا به دست آورده ایم باید دو دستی تقدیم دشمن کنیم.

درقضیه مذاکراتی که انجام شد دقیقاً همین نکته هائض اهمیت است که انعطاف آری اما انحراف خیر، که البته قبول داشتن این نکته بسیار مهم و حیاتی،در عمل باید خود را نشان دهد و گرنه در زبان که هیچ کس نمی گوید من از مسیر درست منحرف شده ام چراکه اگر بگوید قطعاً منفور عموم مردم خواهد شد.

رهبری نظام بخصوصِ مذاکرات هسته ای با شش کشور جهان خطوط قرمزی را مشخص کردند و بارها آن خطوط را به سمع و نظر مردم و مسئولین رساندند و در بررسی برجام که این روزها در حال انجام است باید با دقت تمام ملاحظه کرد که آیا آن خطوط قرمز به طور کامل رعایت شده است یا خیر؟!

مثلاً یکی ازخط قرمزهائی که بارها و بارها رهبری آن را صریحاً بیان کرده اند این بوده است که مذاکرات صرفاً در مسائل هسته ای است ولاغیر....

خب حالا اگر ما مسائلی را در برجام به هر دلیلی مشاهده کردیم که غیر ازمسئله ی هسته ای است مثلاً به مسائلی پیرامون موشکی و ارسال سلاح پرداخته شده باشد،قطعاً عبور از خط قرمز محسوب می شود و مورد قبول ملت و مجلس و نظام نخواهد بود.

اگر چنین چیزی مشاهده شد بدون هیچ گونه ملاحظه ای سریعاً باید این قسمت از برجام مردود اعلام شود نه اینکه حالا بحث و گفتگو بشود که  در قطعنامه 1929 درباره ی موضوع موشکی وارسال سلاح چه مسائل خطرناکی مطرح شده است !! و چه ممنوعیت های تسلیحاتی علیه ملت ایران وضع شده است و ما توانسته ایم در این برجام آن ممنوعیت ها را تبدیل کنیم به محدویت و........

مگرقرار بود که مذاکرت پیرامون مسائل موشکی و تسلیحاتی باشد که گفته می شود ما آن ممنوعیت ها را تبدیل کرده ایم به محدودیت؟؟!!!

مگر مذاکرات صرفاً در مسائل هسته ای نبود؟! پس دیگر این بحث ها برای چیست؟

محدودیت 5 ساله ارسال سلاح و بحث هائی پیرامون موشک بالستیک چه ربطی به مسائل هسته ای دارد؟؟!!

واگر این قسمت از برجام خدائی ناکرده به تصویب برسد برای ایران الزام آورخواهد بود ودر صورت انجام  ندادن نقض تعهد محسوب می شود وتبعات خطرناک خودش را به همراه خواهد داشت و دیگر حرف های شعاری مثل اینکه ما به هر کشوری که بخواهیم سلاح می فروشیم و از هر کشوری هم بخواهیم سلاح می خریم و از هیچ کس هم اجازه نخواهیم گرفت، پوچ و بی ارزش خواهد بود و حتی دیگراین حرف ها مصرف داخلی هم نخواهد داشت چه به برسد به این که در عرصه بین الملل اهمیتی داشته باشد.

این مطلب یکی از خطوط قرمز نظام بود و خطوط قرمز دیگری هم وجود دارد که آنها را باید در تک تک عبارت های برجام ملاحظه کرد که رعایت شده است یا خیر نه در سخنرانی ها و گفتگوها.

به امید آن روزی که با دقت کامل و بدون ملاحظه ی مسائل حزبی و گروهی برجام بررسی شود تا منافع ملی و امنیتی حفظ شود  و روز به روز شاهد پیشرفت نظام جمهوری اسلامی باشیم انشاءالله.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۱
Roholla ataei

آنچه که جناب سیدعباس عراقچی عضوء ارشد تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران در گفتگوی ویژه خبری در رسانه ی ملی با صراحت فرمودند این بود که ارتش و سپاه و بسیج راه حمله ی نظامی آمریکا را به میهن عزیزمان ایران مسدود کرده بود، و مقاومت بی نظیر ملت شریف ایران حربه ی تحریم ظالمانه آمریکا بر علیه ایران اسلامی را بی اثر کرده بود، بنابراین تنها راه آمریکائی ها مذاکره ی با ایران بود.
این حرفی بود که جناب آقای عراقچی بصراحه فرمودند و کاملاً هم حرف درستی است.این حرف، حرفی است که مشابه آن را بارها و بارها مقام معظم رهبری در مناسبت های گوناگون به آن اشاره کرده اند، در سال ۹۱ در دیدار با مردم آذربایجان معظم له فرمودند:
…..
ما البته درک میکنیم چرا آمریکائی ها این روزها بازمجدداًمسئله ی مذاکره را هی تکرار می کنند،هی میگویند پشت سرهم به زبان های گوناگون ؛میفهمیم علت چیست. به قول خودِ آمریکائی ها،سیاست خاورمیانه ای آنها دچار شکست شده. آمریکا در سیاست های خود در این منطقه ، دچار شکست است. احتیاج دارند به اینکه یک برگ برنده ای را به قول خودشان رو کنند؛
این برگ برنده ازنظر آنها عبارت است از اینکه : نظام جمهوری اسلامیِ انقلابیِ مردمی را،بکشانند پای میز مذاکره؛به این احتیاج دارند.
بنابراین فرمایش جناب آقای عراقچی را بارها و بارها رهبری نظام مُتذکر شده اند.
خب حالاحرف ما و سوال ما این است که طبق فرموده خودتان تنها راهِ آمریکا مذاکره بود ،آیا تنها راه ما هم مذاکره بود؟؟!!!!آمریکا در برابر ملت غیور و شریف ایران ،هم از جهت نظامی و هم از جهت سیاسی به بمب بست خورده بود وبه مذاکره احتیاج داشت ، نه ملت ایران که حالابخواهیم با مذاکرات از بمب بست وبحران خارج شویم!!! پس چرا مذاکره کردیم؟!
داعیه داران مذاکره ی با آمریکا ،تنها دلیل مذاکره را رفع تحریم های ظالمانه اعلام کرده اند
خب خودتان که می فرمائید مقاومت مردم ایران تحریم ها را بی اثر کرده بود، پس دیگر چرا مذاکره؟؟!!
به نظر می رسد که اولین و بزرگ ترین امتیازی که به آمریکاهائی ها دادیم همین بود که پیشنهاد مَکّارانه ی آنها را در خصوص مذاکره که خیلی هم اصرار می کردند قبول کردیم ،چراکه باقبول مذاکره، آمریکائی ها یک کار تبلیغاتی سنگینی را در سطح دنیا برعلیه ما آغاز کردنند و آن این است که به جهانیان و خصوصاً ملت های مسلمان القاء می کنند که ببینید این نظام جمهوری اسلامی با آن سرسختی،اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه وگفتگو را با ما باز کند. وقتی ملت ایران اینجور است ، شماها چه می گوئید ؟! بنابراین اولین و بزرگترین امتیاز را به مجرد قبول مذاکره ، ما به طرف آمریکائی ها دادیم.
شاید داعیه داران مذاکره ی با آمریکا که متأسفانه تنها راه حل مشکلات اقتصادی را مذاکره می دانند در جواب ما بگویند این چه حرفی است که می گوئید قبول مذاکره باآمریکا اولین امتیازی بود که ما به آنها دادیم!! اتفاقاً بزرگترین امتیازی بود که ما کسب کردیم چرا که به دنیا ثابت کردیم که ما اهل گفتگو و مصالحه هستیم ،اهل تفاهم هستیم نه تخاصم.
که البته ماهم در جواب می گوئیم ،بله اینکه ما منطقی بودن ومُصلِح بودن خود را به دنیا ثابت کرده ایم حرفِ کاملاً درستی است، اما ملت شریف ایران ۳۶ سال است که منطق صلح و صفای خود را به دنیا ثابت کرده است البته اگر دنیا را خلاصه نکنیم درآمریکا که چه بسا برای آمریکا هم این مطلب اَظهَرُمِن الشمس است که ایران اسلامی اولاً وبالذات اهل تفاهم است نه تخاصم اما اگر هرکسی در هر کجای عالم بخواهد با اوخصمانه برخورد کند،جواب شدیدتری دریافت خواهد کرد،واین هم دقیقاً مُنطَبِق با دستور قرآن است که می فرماید اَشِداءُعَلی الکُفار.
بنابراین ملت شریف و قهرمان ایران اسلامی ،صدق وصفای خود را در طول این ۳۶ سال به دوست و دشمن در سرتاسرعالم ثابت کرده است دیگر چه لزومی داشت در مذاکرات این کار را انجام دهیم ؟! آیااین کار تحصیلِ حاصل به نظر نمی آید؟!
یکی ازدلائل واضح این مدعی که جمهوری اسلامی اهل صلح وصفاست این است که جمهوری اسلامی تا کنون به کدام کشور حمله ی نظامی کرده است؟!
حق کدام کشوررا پایمال کرده است؟!
خب بله ملت ایران دربرابر متجاوزگر می ایستد.
زیر بار حرفِ زورِکسی نمی رود.
سخنان بی اساس و بی منطق کسی را نمی پذیرد.
به زیاده خواهان و بدخواهان باج نمی دهد.
که البته حقیقتاً این عقیده وسلیقه ی ملت ایران ونظام مقدس جمهوری اسلامی کاملاً مُنطَبِق با عقل و فطرت هر انسان آزادی خواه است.
خب حالا یک ملت و یک نظام بااین منطق بی نظیر ومستحکم خود چگونه می شود که با افرادی بی منطق و زورگو که در حین مذاکره هم به جای زبان تکریم با زبان تحریم و تهدید حرف می زنند، مذاکره و بالاتر از آن مصالحه کند؟!
آمریکائی ها بلافاصله بعد از توافق ژنو نه تنها تحریم ها را برنداشتند بلکه تشدید کردند. و مجدداً بعد از بیانیه لوزان، ایران اسلامی را تهدید به حمله نظامی کردند و همچنین بعد از جمع بندی مذاکرات دروین رسماً رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد همچنان دشمنی ما با ایران ادامه دارد و برخی از مسئولین آمریکاهم بحث گزینه نظامی را مطرح کردنند. و همچنین بحث تحریم ها را.
حقیقتاً در چنین شرایطی اگر بگوئیم یکی از دستاوردهای بزرگ مذاکرات هسته ای این بود که تخاصم بین ایران وآمریکا تبدیل شده است به تفاهم ، به نظر می رسد حرفی نسنجیده و بی اساس باشد.
که البته بحمدالله این تناقض گوئی ها و تناقض کاری های آمریکا ، بیش از پیش ملت ایران را به آنها بی اعتماد خواهد کرد و چهره ی مُزَوِرانه و مَکارانه ی آمریکا را بهتر خواهد دید انشاء الله.
این بحث ادامه دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۱
Roholla ataei